با این که من و مارال چند سال کامپیوتر می خونیم ولی
تا به حال هیچ متنی راجب کامپیوتر ننوشته بودم ....
حالا این بهشه واسه اولیش بعدا بازم می نویسیم .
اگر شوهر آدم برنامه نویس باشد!
شوهر: سلام،من Log in کردم.
زن: لباسی رو که صبح بهت گفتم خریدی؟
شوهر: Bad command or File name
زن: ولی من صبح بهت تاکید کرده بودم!
شوهر: Syntax Error, Abort, Retry, Cancel
زن: خوب حقوقتو چیکار کردی؟
شوهر: File in Use, Read only, Try after some Time
زن: پس حداقل کارت عابر بانکتو بده به من.
شوهر: Sharing Violation, Access Denied
زن: می دونی، ازدواج با تو واقعا یک تصمیم اشتباه بود.
شوهر: Data Type Mismatch
زن: تو یک موجود بدرد نخور هستی.
شوهر: By Default
زن: پس حداقل بیا بریم بیرون یه چیزی بخوریم.
شوهر: Hard Disk Full
زن: ببینم میتونی بگی نقش من تو زندگی تو چیه؟
شوهر: Unknown Virus Detected
زن: خب مادرم چی؟
شوهر: Unrecoverable Error
زن: و رابطه تو با رئیست؟
شوهر: The only User with Write Permission
زن: تو اصلا منو بیشتر دوست داری یا کامپیوترتو؟
شوهر: Too Many Parameters
زن: خوب پس منم میرم خونه بابام.
شوهر: Program Performed Illegal Operation, It will be Closed
زن: خوب گوشاتو بازکن، من دیگه بر نمیگردم!
شوهر: Close all Programs and Logout for another User
زن: می دونی، صحبت کردن باتو فایده نداره، من رفتم.
شوهر: Its now Safe to Turn off your Computer
__________________



سلام
خوبی
وبلاگ با حالی داری
باحالتر از اون اینه که ن این مطلبا ۲ ماه پیش تو وبلاگ گداشته بودم
برا ن هم برا این ماه دعا کنید
شاد باشید
سلام .
ممنون که سر زدید.
خوب این مطالب بالاخره دزدی هست ولی نه از وبلاگ شما .
شما هم واسه ما دعا کنید .
ظ): پرسید به خاطر کی زنده هستی؟ با اینکه دلم می خواست با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو" بهش گفتم به خاطر هیچ کس. پرسید پس به خاطر چه زنده هستی؟ با اینکه دلم فریاد میزد "به خاطر تو" با یک بغض غمگین گفتم به خاطر هیچ چیز. ازش پرسیدم تو به خاطر چی زنده هستی؟ در حالیکه اشک تو چشمانش جمع شده بود گفت به خاطر کسی که به خاطر هیچ زنده است
ما تقصیر نداریم .چون تئاتر بازی میکنیم شکل مون مدام تغییر میکنه.
ببخش. بازی زمونه است.
سلام مان رضا هستام ۲۰سالامه